شاید تجسم خاطره ی زمستونی در آینده ی دوره که برگشته و روح سرگشته م رو قلقلک میده. روزی که خسته از ماه ها زحمت نشستم روی صندلی، خودم رو توی پتو مچاله کردم، به سکوت کلبه ی چوبی فکر میکنم و تویی که به من قول دادی شومینه رو روشن کنی تا صدای ترق ترق زغال هاش قلبمو گرم کنه.

+زیاد پست میذارم؟ بله! آدمیزادی که در سرزمین خودش قدرت نداشته باشه تا جایی که میخواد فریاد بزنه به چه درد میخوره؟

در ستایش کلبه های چوبی

به نور برگرد، برگرد، برگرد

ی ,رو ,چوبی ,ترق ,کلبه ,قلبمو ,گرم کنه ,قلبمو گرم ,هاش قلبمو ,زغال هاش ,کنه زیاد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

همیار best friends and army forever ضایعات آهن تهران آهنگ|ترانه|موزیک طراحی وب سایت و محتوای الکترونیک چریک انقلاب (خط سرخ) بلاگی از آن خود دستگاه نانو گلس گوشی | خرید دستگاه نانوگلس اصلی | 09199582378 گروه طنز تیک گذشته ایران زمین